درِ گوشی های ِ من

بسم الله الرحمن الرحیم... زندگی یعنی دیدن داشته ها نه دیدن نداشته ها

درِ گوشی های ِ من

بسم الله الرحمن الرحیم... زندگی یعنی دیدن داشته ها نه دیدن نداشته ها

صرفا دفترچه ی کوچیک مجازی ام را مینویسم تا گاهی مرور کنم انچه که در گذشته بر من گذشته ...گاهی برگشت به عقب تلنگر بزرگی به ادمهاست...دفترچه ی مجازی قبلیم بر اثر اتفاق از بین رفت ..البته نه همش فقط بخشی که برای من جز مهمترینا بود...یعنی یکسال اخیر..خیلی هم تلاش کردم که برگرده اما خب نشد..این شد که اینجا مینویسم ....

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

۱۳ مطلب با موضوع «منِ خالی ..» ثبت شده است

تو همیشه شلخته ای

با اومدنت دلم را بهم ریختی

با رفتنت ذهنم را ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۹
بی نام ...

به بعضیام باید گفت :

خیلی ببخشید که حواسم فقط به شما بود..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۰۵
بی نام ...

همه فقط با تو همدردی میکنن

ای کاش فقط یک نفر پیدا میشد

کسی که صادقانه میگفت:

" نگران نباش

با هم درستش میکنیم"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۰۴
بی نام ...
زنگ زده حالمو بپرسه
همین طوری که حرف میزدیم وسطش گفتم عه نمره دفاعم اومدااا
( اخه بیچاره کردم همه رو سر سمینارم )
گفت عه چند شدی؟
گفتم 19
محمدمهدی از اونور خط داد میزنه : انقد بدم میاد از خرخون ـااااااا...
میگم اینا ذاتیه ...
بعله ..
مثه شما نیستیم که اندیشه رو با 9.5 بیوفتیم...
والا
:)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۰
بی نام ...
ماشینو تو کوچه گذاشته بود 
میخاست بره اما رو تختم خوابش برد
میدونستم به هر بهانه ای بلند شه میخواد حاضر شه که بره
نمیخاستم بره..
دلم شور ماشینو میزد
هی پامیشدم بهش سر میزدم
درش خراب بود..
میومدم تو اتاق
صدای خرخرش بهم اطمینان میداد خوابه خوابه
مبخاستم کنارش بخوابم 
ترسیدم بیدار شه و بره..
چادر رنگیمو گوله کردم گذاشتم زیر سرم
چادر مشکیمو انداختم روم و کف اتاق خوابیدم 
یخ زدم
اما به موندن کنارت می ارزید..
گاهی بلند میشدم و دستش که از تخت اوویزون بودو میبوسیدم..
اروووم بخواب..
:)
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۴۴
بی نام ...

گاز گاز گااااااز..

خودش میفهمه چی میگم...

و من با یه جوراب سراسر سیاه مواجهم...

لبخند..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۴
بی نام ...

برف بازی

جایی که دولا میشم و گوله برفی درست میکنم و بیرحمانه و با تمام قوام سمتت پرت میکنم

جا خالی میدی..

دولا میشی تا گوله برف درست کنی با بالاترین میزان سرعت

تا به من مجال در رفتن ندی..

اما وقتی موقع پرت کردن سمتم میشه

میندازیش زمین

و 

میگی:دلم نمیاد بزنمت..:))

گم میشم تو بغل مردونت با دست و صورت یخ زده..

بزار بفهمن من عاشق توام ..

میون هیاهوی این ادماها..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۵
بی نام ...
بالای یه کوه بلند
جایی که جاده زیر پاته و حرکت ماشینا لذت بخش
یه سنگ زیر من یه سنگ زیر تو
یه طالبی سبز شیرین
دوتا قاشق یبار مصرف سفید 
که میشکافه بدن طالبی نرم رو
ماشینا برامون بوق میزنن
گاهی دست تکون میدن
و من از این صحنه 
کنار تو 
لذت میبرم..
و شاد شادم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۱
بی نام ...

مادرت تو را می بیند

خواهرت، پدرت، مردم غریبه

هزار نفر تو را می بینند

همه تو را می بینند

آن وقت، من که دوستت دارم

من که از همه بیشتر دوستت دارم

تنهایم!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۵
بی نام ...

خواب دیدم

دندونم کرم خورده شده و من ناراحت ..

تعبیر

سلامتی شما در خطر است...

:((


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۳
بی نام ...