درِ گوشی های ِ من

بسم الله الرحمن الرحیم... زندگی یعنی دیدن داشته ها نه دیدن نداشته ها

درِ گوشی های ِ من

بسم الله الرحمن الرحیم... زندگی یعنی دیدن داشته ها نه دیدن نداشته ها

صرفا دفترچه ی کوچیک مجازی ام را مینویسم تا گاهی مرور کنم انچه که در گذشته بر من گذشته ...گاهی برگشت به عقب تلنگر بزرگی به ادمهاست...دفترچه ی مجازی قبلیم بر اثر اتفاق از بین رفت ..البته نه همش فقط بخشی که برای من جز مهمترینا بود...یعنی یکسال اخیر..خیلی هم تلاش کردم که برگرده اما خب نشد..این شد که اینجا مینویسم ....

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

تنهایی لیلا

چهارشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۸ ب.ظ

لیلا شب میره امامزاده که متولی اون یه پسر جوون و با ایمان به اسم محمده..لیلا ایرانیه ولی ایران بزرگ نشده..الانم برگشته و به دنبال زمینای ارث رسیده بهش میگرده..شب ماشینش خراب میشه و به امام زاده ای که گفتم میره..از پسره میخواد شب اونجا بمونه..با من من قبول میکنه..پسره جای دخره رو پهن میکنه و وسایل خودشو بیرون میبره..دختره ازش میخواد خب اونم یه گوشه تو امامزاده بخوابه اما پسره با سکوت بیرون میره..یادش میره قرصاشو برداره..وسوسه میاد سمتش..قران و باز میکنه..سوره ی یوسف و 7 تا در بسته و قفل میاد..وضو میگیره و نماز میخونه..هوا سرده..اتیش درست میکنه..اما باز هم وسوسه..میره سمت در.دختره خوابه..دستش میره رو دستگیره ..دستگیره رو میگیره..انگار به خودش میاد..دستی که دستگیره رو گرفته و خواسته اغاز کننده گناه باشه و دامن بزنه به اون وسوسه رو تو اتیش میسوزونه..محمد گل سر سبد محله ی ماست...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۷
بی نام ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی